این اثر با خط بریل و مناسب نابینایان است.
خرس کوچولو میخواست از خدا به خاطر همه زیباییهایی که خلق کرده تشکر کند؛ اما نمیدانست چطور. کلاغ پیشنهاد کرد که خرس برای خدا کلوچه بپزد.اما جوجه تیغی پیشنهاد دیگری داشت …
این گزیده شعر که در بردارنده ۹۲ قطعه شعر با عنوانهایی مانند هدیه، برفِ سبز، روزها، تعجبِ زیبا، جستوجو، باد را، از ماه ترسیدن، گویه و... است .
این کتاب دربردارنده ۱۸۳ قطعه شعر از شمس لنگرودی همچون «رفتارِ تشنگی»، «در مهتابیِ دنیا»، «خاکستر و بانو»، «جشنِ ناپیدا»، «چترِ سوراخ»، «نتهایی برای بلبل چوبی»، «پنجاه و سه ترانه عاشقانه»، «باغبانِ جهنم»، «لبخوانیهای قزلآلای من» و... است.
به این ترتیب رعد به تیرانداز چیره دستی تبدیل میشود و به سرزمین خود باز میگردد. روز مسابقه تیراندازی فرا میرسد. اما در لحظه موعود که رعد میبایست با طوفان رقابت کند، رعد رقیب تنومندش را آن قدر کوچک میبیند که مسابقه دادن با او را در شان خود نمییابد .
از ویژگیهای این کتاب تصویرسازیهای آن است. تصویرگر تمام تصاویرش را درست مثل صحنهی یک نمایش ساخته و عکاس از آنها عکس گرفته است.
این داستان تخیلی- فلسفی روایت یک جستجوست. در آغاز داستان همه جا پر از برف است و خبری از خورشید نیست. ماهیگیر فکر میکند حتما بهار راه خود را گم کرده، پس میخواهد برود بهار را پیدا کند و راه را به او نشان دهد. در این مسیر هم ماهی کوچکش که حالا آن را به دریا انداخته به او کمک میکند و هم پرندههایی که به هوای بهار به خانهی ماهیگیر آمدهاند.
کتاب «مامانم گمشده است» دربردارنده هفت داستان با عناوینی نظیر «حتی کلاغها هم اهالی ماه شدهاند»، «تمام شیشهها گریه کردند»، «مادر بزرگم در آینه مرد»، «نمیدانم پدربزرگم که بود، دزد دریایی یا سرخپوست»، «مامانم عطر بود، پرید» و «گیر سه پیچ» است.
«فاطمه» در دستة عزاداری «امام حسین (ع)»، دختر کوچولویی هم اسم خودش پیدا میکند که گمشده و دنبال پدرش میگردد. او با این اتّفاق به یاد دوران کودکیاش میافتد که چگونه دنبال مادرش گشته است.
مادر فاطمه در دوران کودکیاش او را با پدرش تنها گذاشته به همین خاطر، فاطمه همیشه از امام حسین (ع) کمک خواسته تا پدرش رفتار خوبی با او داشته باشد. در پایان مادر فاطمه کوچولو پیدا میشود و فاطمه پس از یادآوری خاطرات تلخ گذشته به خانه بازمیگردد. هدف از نگارش این داستان، نمایش اهمیت نقش مادر و پدر در زندگی و آیندة کودکان است.
عنوان این داستان ها عبارتند از: «جنگ جهانی سوّم»؛ «مادر زن»؛ «رونالدو و چرخ دستی»؛ و «تمرینی برای فردا». در داستان «جنگ جهانی سوّم» می خوانیم: راوی داستان بیان می کند که با خط و نشان های «سهراب» و «علی» برای بار سوّم جنگ جهانی در کوچة بن بست آن ها شروع می شود. سهراب و علی یارکشی کرده و بچّه ها را وادار به قهر با هم می کنند. این بار جنگی متفاوت با گذشته با سلاح های پیشرفته و خسارت های مالی و جانی فراوان شکل می گیرد. این جنگ با آسیب دیدن «عزیز خانم» و بدون برنده تمام می شود امّا با شهادت او، بزرگ ترین دادگاه تاریخ برگزار می شود. هدف از نگارش این داستان، نمایش شیطنت های دوران کودکی است. همچنین پیام این داستان به مخاطبان این است که هنگام بازی نباید از وسایل خطرناک استفاده کنند و باید مراقب باشند تا به دیگران آسیب نرسد.
بر اساس این خبر، «عروسکی با آرزوهای سفالی»، «مریخی»، «کاغاذ»، «ماگاس»، «شاعر سفالی»، «قهرمان سفالی»، «سفالی با حس صورتی»، «پریٍ سفالی»، «ناخدایِ سفالی»، «لبپَر»، موطاطا» و «خواهران سفالی» عنوان عروسکهای سفالی این کتاب هستند.
فرزانه بابایی در مقدمه این کتاب نوشته است: مدتها بود که به سفالهای کوچک فکر میکردم. گاهی با کمک رنگها و اشیاء متفاوت آنها را به شکلهای دیگری تبدیل میکردم، اما برایم کافی نبود. روزی در دفتر کار دوستم، تعداد زیادی ظرف کوچک سفالی دیدم. از همان موقع شروع کردم. بعد از مدتی عروسک سفالی بامزهای روی میز، مقابل ما ایستاده بود که نامش را «جِنابِ سُفال» گذاشتیم.