یک روز طوفان شد. خارپشت کوچولو به خانهاش میرفت که درختی روی پایش افتاد. خارپشت کوچولو که نمیتوانست پایش را تکان بدهد، دوستانش را صدا کرد؛ اما کسی صدایش را نشنید. بالاخره خارپشت کوچولو پایش را از زیر درخت بیرون کشید. لنگ لنگان به خانه رفت. پایش را بست و مدتی در خانه استراحت کرد؛ اما باز هم کسی سراغ او نیامد.
بالاخره یک روز سرو کلهی دوستانش پیدا شد؛ اما هر چه در زدند، خارپشت کوچولو در را باز نکرد. دوستانش از پنجره نگاه کردند. خارپشت کوچولو پایش را بسته بود و نشسته بود...
ناشر: | #کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
قطع کتاب: | خشتی |
نوع جلد: | نرم |
رنگ چاپ: | رنگی |
زبان: | فارسی |
گروه سنی: | #+7 |
تصویرگر: | حدیثه قربان |
نویسنده: | #مهسا جلیلی کمالیان |