آن طرف تا به ساحل رسیدم پریدم توی آب و فوری حوری را سرو ته کردم. تا کمرم خیس شده بود، دو نفری را که گروهبان نشانی داده بود، در سایه جیپ ژاندارمری، روی کنده نخلی نشسته بودند و خودشان را باد می زدند. آب پایین بود، سه نفری کلی روی ماسه سنگ ها راه آمدند.راننده به آب زد و خودش را رساند به حوری. آشنا بود، مال میناب و آن طرف ها...