پسری به نام «جیک مون»، پدربزرگی به نام«اسکلی» دارد. او آلزایمر دارد و مدام خودش و خانواده اش را توی دردسر می اندازد. اوج رفتار او هم در مراسم فارغ التحصیلی جیک است که تقریبا همه چیز به هم می خورد؛ ولی جیک با افتخار از این آزمایش بیرون می آید.
در پایان روز با احساس سر خوشی غریبی از مدرسه بیرون آمدم.امسال یکی از واژه های لغت نامه سرخوش بود که طبق فرهنگ لغت به معنی احساس شادمانی بی نهایت است ولی معنی واعی سر خوشی این است که اگر کسی حواسش نیست جیم شوی و نروی خانه.