فروشگاه اینترنتی محصولات

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

  • کد کالا:4255
  • وضعیت:موجود در انبار

تنگه زاغ

80000 تومان
در رمان «تنگه زاغ» گوشه‌ای از ظلم حکومت ستم‌شاهی ایران به مردم از سوی نویسنده برای نوجوانان بازخوانی شده و در آن از برخی واژگان و اصطلاح‌های بومی و محلی یزدی نیز استفاده شده است. داستان این رمان بیان‌گر دوستی دو نوجوان یزدی به نام کوچک‌آقا و حسینعلی است که به خاطر بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌های ماموران، خان‌ها و افراد وابسته به حکومت از درس خواندن بازمانده‌اند و مجبورند کار کنند و سرانجام نیز به همراه عده‌ای از مردم برای تظلم‌خواهی از مسیر بی‌راهه به تهران سفر ‌می‌کنند و در یک شب زمستانی و برفی در محلی به نام «تنگه ‌زاغ» اتوبوس‌شان خراب و ادامه داستان...
توضیحات بیشتر
تا برسیم به قسمت پشم شویی، آمبولانس جنازه‌ی سه تا از بچه ها را برده بود. دود غلیظی همه جا را گرفته بود. سرپرست ما هراسان این طرف، آن طرف می‌دوید و دائم از بقیه کارگرها سوال می‌کرد و مانده بود جواب صاحب کارخانه را چه بدهد. آن روز ظهر، سه نفر بیش‌تر توی قسمت پشم شویی نبودند. حدوداً دو ساعت قبل از آتش سوزی، سرپرست سالن ریسندگی آمده بود به قسمت پشم شویی و گفته بود که برای بار زدن کیسه‌های نخ کمک لازم دارند. سرپرست ما هم سه تا از بچه ها را پای حوضچه‌ی پشم شویی نگه داشت و بقیه‌مان را فرستاد که برویم. اولین بار بود که سالن ریسندگی را می‌دیدم. اکثر کارگرها یا زن بودند یا پیرمردهایی که به قول سرپرست ما زهوارشان در رفته بود و نمی‌توانستند گونی‌های بزرگ نخ را بار کامیون‌ها بکنند. سه تا بنز تک وسط سالن، پشت سر هم ایستاده بودند. راننده‌ها فرت فرت سیگار می کشیدند و راه می رفتند و غرولند می‌کردند. سرپرست سالن ریسندگی هم داد و هوار می‌کرد. یک تسمه پروانه گرفته بود دستش و دائم می‌دوید جلوی در سالن و می‌گفت: «آقا آمد. زود باشید که آقا آمد
ناشر: #کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: نرم
رنگ چاپ: مشکی
گروه سنی: #+15
نوع کتاب: تازه ها
نویسنده: #هادی حکیمیان
نظرات کاربران

محصولات مرتبط

بازگشت به بالا