صدای مادر جان ابراهیم سبیل هنوز به پایان نرسیده بود که از بالا ولو شدم روی زمین.چارلی کمپوت دیگر را برداشت و حمله برد به سمتش.جمعیت که پشت در جمع شده بودند با صدای ابراهیم سبیل آمده بودند توی حیاط.ابراهیم سبیل که خون تمام صورت و پیراهن سفیدش را پوشانده بود جمعیت را هل داد بیرون و خودش پرید توی کوچه و چندتا فحش بد داد.