کتاب «عَر و عَرعَره، تره یا کره؟» داستان خری به نام دودو را روایت میکند. افندو صاحب خر است و قصد دارد به روستای دیگری تره ببرد و بهجایش دوغ و کره بیاورد. افندو تره را روی پالون دودو میگذارد و راه میافتند اما دودو وسط راه تنبلی میکند و میایستد. افندو هرچه تلاش میکند اما دودو حرکتی نمیکند و دسته ترهها برمیدارد و میرود. با رفتن افندو، دودو با خودش تکرار میکند «تره از کره خوشمزهتر، نمیذارم ببره» و بعد دنبال افندو رفته و نخ ترهها را باز میکند و ترهها را میخورد. تا افندو به روستا برسد دودو نصف ترهها را خورده است.