فروشگاه اینترنتی محصولات

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

  • کد کالا:4108
  • وضعیت:موجود در انبار

قیچی که دنبال کار می گشت

110000 تومان
داستان این کتاب درباره‌ی قیچی‌ای است که دوست داشت هر چه زودتر کارش رو شروع کنه. چند روز منتظر شد، ولی هیچ‌کس از اون استفاده کرد. برای همین تصمیم گرفت که به دنبال کار برود.
توضیحات بیشتر

«‌یک روز، استاد آهنگر در کارگاه آهنگر ی اش یک قیچی تیز ساخت. آن را گذاشت یک گوشه تا هر وقت لازمش داشت، از آن استفاده کند. چند روزی گذشت؛ اما استاد آهنگر سراغ قیچی نیامد. او آنقدر مشغول ساختن  چیزهای تازه بود که قیچی را فراموش کرده بود. اما قیچی خیلی دوست داشت که کارش را زودتر شروع کند...»

« قیچی خودش را به گربه رساند. قچ قچ دهانش را باز و بسته کرد و گفت: «سلام، مثل اینکه سبیل های تو زیادی بلند هستند؛ اگر بخواهی می توانم کمی آنها را کوتاه کنم. » (ص. 9)

« خروس نوکش را آورد جلو و با عصبانیت گفت: «چی؟ می خواهی دم قشنگ من را کوتاه کنی؟می خواهی آبروی من را پیش تمام خروسهای این دور و بر ببری؟ الآن حسابت را می رسم. » (ص. 14 )

« خانم خیاط برید و برید. دوخت و دوخت تا اینکه لباس سفید عروس خانم آماده شد. کسی تابه حال لباس عروسی به آن زیبا یی ندیده بود. صبح، خانم خیاط به کارگاه استاد آهنگر آمد. قیچی را از او خرید و با خودش برد. از آن به بعد، قیچی هیچ وقت بیکار نماند. (صص .19 - 20 )

«آن خانه، یک خانه‌ بزرگ بود. دیگ‌های غذا روی آتش بودند و آدم‌ها تند تند از این طرف به آن طرف می‌رفتند. قیچی هم برای پیدا کردن کار این طرف و آن طرف را می‌گشت. در یکی از اتاق‌ها، چشمش به خانم خیاط افتاد. خانم خیاط می‌خواست برای عروس لباس بدوزد، اما قیچی‌اش آن‌قدر کهنه و زنگ زده بود که نمی‌توانست پارچه را ببرد. چیزی تا شروع جشن عروسی و آمدن مهمان‌ها نمانده بود، ولی لباس عروس هنوز آماده نبود.»

ناشر: #کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
قطع کتاب: خشتی
نوع جلد: نرم
رنگ چاپ: رنگی
زبان: فارسی
گروه سنی: #+4
نوع کتاب: پیش از دبستان
نوع کتاب: تازه ها
تصویرگر: مجید ذاکری
نویسنده: #منیره هاشمی
نظرات کاربران

محصولات مرتبط

بازگشت به بالا