داستان کتاب «آن دور دور» قصهی ببر جوانی است که از بالای قله کوه به دوردستها نگاه کرد و در آن دور دور چیزهای گرد و سیاهی دید که دلش میخواست بداند آنها چه هستند، برای همین از قله پایین آمد و به طرف آن دور دور حرکت کرد.
The young tiger passed by the rabbit and went and went .He sighted a wild cat among the trees.He get close to it and asked .You must be the same black round i was seeing from afar.