در رمان صفحهای سایهی هیولا با دو روایت روبهرو میشویم: ۱- روایت دوستی مارال، دختر رئیس محیطبانی پارک ملی گلستان، با یک پلنگ و ماجراهایی که حول این رابطهی پردردسر، در زمانهی ما میگذرد. ۲- دوستی عمیق دختری به نام لاله با یک ببر(آخرین ببر ایرانی که پنجاه سال پیش منقرض شد)
In the morning when monster left,laleh swallowed the rest of thefood with crave and left the cottage. A magic attraction was drowing her to the spot where she had seen Four Eyed.