فروشگاه اینترنتی محصولات

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

  • کد کالا:38
  • وضعیت:موجود در انبار

من معذرت نمی‌خواهم

30000 تومان
یک روز واسیا که اسباب بازی‌های زیادی داشت پایش را توی یک کفش کرد که اسب چوبی می‌خواهد. پس از مشاجره با مادرش، بدون این‌که معذرت بخواهد، از خانه بیرون رفت. اما آن روز سرمای سختی به شهر آن‌ها آمده بود. پسرک نمی‌دانست که هر وقت پسر یا دختری با مادرش دعوا کند، این سرمای سخت به شهر می‌آید. واسیا اگر می‌دانست که چه ماجراهایی در انتظارش است زود به خانه برمی‌گشت و از مادرش معذرت می‌خواست، ولی…. داستان جالب و پرماجرای کتاب با تصاویر زیبایی نیز جذابتر شده است.
توضیحات بیشتر

اشک چشمان واسیا را پر کرد: «آن وقت می‌خواهی مادر کسی هم بشوی؟ خیال کردی مادر شده به همین سادگی است؟ این را بدان که مادر هرگز تقلب نمی‌کند، مادر هرگز فریب نمی‌دهد! نه، این جوری هیچ‌وقت، هیچ‌وقت، مادر نمی‌شوی. »

روباه با اندوه گفت: «بله، فکر می‌کنم حق با توست.»

...


توضیحات سال انتشار : این کتاب اولین بار در سال ۱٣۶٧ به چاپ رسیده و به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱٣٩۵ با ویرایش جدید منتشر شده است.


ناشر: #کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
قطع کتاب: رحلی
نوع جلد: نرم
رنگ چاپ: رنگی
زبان: فارسی
گروه سنی: #+7
نویسنده: #سوفیا پروکوفیوا
نظرات کاربران
نوشته شده توسط بیژن جهازی در تاریخ 1402/05/18 ساعت 21:11:20
اولین کتابی که خودم خواندم

بیش از متن کتاب نقاشی های این کتاب در خاطر من باقی مانده سال ها دنبال این کتاب می گشتم اما اسمش یادم نبود از روی جلد کتاب شناختم نستالژی بسیا زیبای و امیدواری عجیبی در من شکل گرفته!!!!

محصولات مرتبط

بازگشت به بالا