نجمه به روزی فکر می کرد که او را در بازار برده فروشان در معرض فروش گذاشته بودند و مرد مهربانی او را برای آزادی خرید. آن مرد مهربان نمی خواست که او برده بماند. بعد، او را به خانه خود آورد و با او ازدواج کرد. دیری نگذشت که خداوند به آنها فرزندی داد و او را رضا نامیدند.
کتاب، شرح مختصری از زندگی امام رضا (ع) از بدو تولد تا جانشینی پدر و بیان بعضی نامه ها و مکاتبات او با پدرش که سالها در زندان بود و همان جا مسموم و شهید شد، و خطوط کلی زندگی آن امام همام پس از پدر بزرگوارش است.