«تیستو» شخصیت عجیبی داشت؛ نمیتوانست بپذیرد که آدم بزرگها با عقاید و افکار از پیش ساخته شدهشان، دنیا را به او معرفی کنند. چرا که آنها معمولاً از پشت عینک «عادت» به همه چیز نگاه میکنند. او همواره تعجب میکرد از اینکه وقتی میشود با آزادی زندگی را بهتر گذراند تا با گرفتاری، با عدالت بهتر و انسانیتر زندگی کرد تا با استبداد، وقتی زندگی و همه چیز با صلح بهتر است تا با جنگ و به طور کلی، زندگی با نیکی و مهربانی بهتر و زیباتر است تا با بدی و دشمنی، پس چرا مردم… . بچهها وقتی بزرگ میشوند، اغلب فراموش میکنند که چه امیدها و آرزوهایی داشتهاند و به همین دلیل، معجزهای هم اتفاق نمیافتد؛ فقط چند آدم بزرگ به جمع آدم بزرگها اضافه میشود؛ اما این معجزه برای تیستو روی داد. داستان تیستو، با طنز ظریف و شاعرانهاش، از درخشانترین آثار ادبیات کودکان و نوجوانان است.
کتاب تیستوی سبز انگشتی در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۵۲ با ترجمهی لیلی گلستان از سوی سازمان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد، این کتاب از سوی نشر ماهی نیز انتشار یافته است.
داستان این کتاب دربارهی پسرکی به نام تیستو است که درمییابد انگشتانش خاصیت سبزکننده دارند. بذر هر گیاهی که با انگشتان تیستو تماس برقرار کند سبز میشود و به سرعت به گیاهی زیبا تبدیل میشود. تنها دوست و همدم او باغبان پیریست به نام سبیلو که به تیستو میآموزد ویژگی منحصر به فرد انگشتان او میتواند تغییرات شگرفی در دنیای اطرافش ایجاد کند. تیستو دست به کار میشود و با رویاندن گل و گیاه در بیمارستان، باغوحش، زندان و محلهی فقیرنشینان، زشتیها را به زیبایی بدل میکند. او با دستکاری در ادوات نظامی کارخانهی پدرش در دهانهی توپها و لولهی تفنگها گل میرویاند و به این ترتیب از وقوع جنگ جلوگیری میکند. در پایان داستان، مرگ سبیلو پرسشهای بسیاری در ذهن تیستو ایجاد میکند که کسی نمیتواند به آنها پاسخ بدهد. درنهایت تیستو نردبانی از گل میسازد و از آن بالا میرود تا به باغبان که میگویند در آسمان است بپیوندد.
چند سطر از این رمان را میخوانیم:
گلهای زندان مثل بقیهی گلها بود. خیلی راحت میشد آنها را شناخت. فقط تنها تفاوت عجیبشان این بود که همهشان در یک شب گل داده بودند و به همین دلیل، دانشمندان شروع کردند به بحث و جدل با یکدیگر و هم دیگر را به دروغگویی و نادانی و اغفال متهم کردن؛ و این بار دیگر چادرهای اردویشان کاملاً به سیرک شباهت پیدا کرده بود...
و اما زندانیها! حتما ً میل دارید بدانید که زندانیها دراینباره چه فکر میکردند؟ حالا که اینطور است برایتان میگویم هیجان و دلهرههای گیاهشناسان با حیرت زندانیها هیچ بود...
.
.
تاکنون بیش از ۵۷هزار نسخه از آن به چاپ رسیده است. نسخه صوتی این کتاب هم با صدای افسانه بایگان از سوی انتشارات کانون پرورش فکری منتشر شده است.
ناشر: | #کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
قطع کتاب: | رقعی |
نوع جلد: | نرم |
رنگ چاپ: | مشکی |
زبان: | فارسی |
گروه سنی: | #+9 |
نویسنده: | #موریس دروئون |