مجموعه شعرهای ساده و زیبا از آسمان و خورشید و دریا و چلچلهها و برف. سوار بر نردبان شعر و ترانه میتوان به ستارهها رسید و رویای کودکان را زیباتر ساخت.
کتاب بازخوانی واقعه عاشوراست برای حضور در مراسم پرشکوه به بار نشستن درختی که انبیا در هزارههای نبوت خویش کاشتند. عاشورا روز بخشش میراث همه انبیا به حسین است و اربعین روز بخشیدن این میراث از طرف حسین به تاریخ است و به انسان و به هر آن کس که بخواهد زیستنی همچون پیامبران داشته باشد. نویسنده با برگرفتن شعلههایی از نور و حقیقت آن واقعه، گذری بر سراسر آن تا اربعین دارد و با نثری زیبا و روان خوانندگان را بر خوان بیدریغ کرامت انسانی حسین (ع) و یارانش و آن بانوی بزرگوار ریگزارهای غم و خارستانهای تازیانه مینشاند.
یک داستان تصویری خوب و زیبا از کوهنوردی موش موشک و دوستش بر قلهای بلند. اما این قله کجاست؟ تصاویر ساده و زیبای کتاب، داستان را برای بچه ها بازگو می کند.
پیوند مولای متقیان حضرت علی (ع) با دختر گرامی پیامبر هدایت و آزادی، فاطمه زهرا (س)، از زیباترین پیوندهای صدر اسلام و بلکه همه تاریخ بشری است. نویسنده کوشیده است تا ضمن شرح مقدمات این پیوند از اقوال گوناگون، شأن و جایگاه آن دو خورشید هدایت و دو دریای سعادت را با استناد به حقایق تاریخی تبیین کند.
ابرهه، پادشاه یمن، از اینکه کعبه مرکز توجه مردم خداپرست قرار گرفته است، احساس حسادت می کند. بازرگانان بزرگ، حجاز را به خاطر وجود کعبه مرکز تجاری خود ساخته و به یمن بی توجه مانده اند. همین امر، ابرهه را عذاب می دهد و او را به ساختن معبدی بزرگ و مجلل در “صنعا” وا می دارد. اما سرانجام آتش خشم او به نزدیکی کعبه می رسد و … . کتاب، روایت واقعه حمله این فرمانده یمنی به مکه برای تخریب کعبه است و شرح سنگباران شدن او و سپاهش توسط پرندگان که بیان آن در قرآن و در سوره فیل آمده است.
مادر که خیلی خسته بود شیر نی نی را داد و او را به دست دیگر اعضای خانواده سپرد و خودش رفت که بخوابد. اما آن شب نی نی آرام و قرار نداشت و دائما گریه میکرد. یکی یک دسته گل برای نی نی آورد، یکی یک درخت پر از پرنده، یکی یک گاو بزرگ و دیگری گوسفندان مزرعه را، اما نی نی همچنان گریه میکرد تا سرانجام برادر نی نی کوچولو فهمید نی نی چه میخواهد. اگر گفتید نی نی چه میخواست؟ کتاب با تصاویری زنده از زندگی روستایی همراه شده و بر زیبایی داستان افزوده است.
درخانه ای که حاج بابا تنها زندگی می کرد جیرجیرکی بود که شبها آواز می خواند و حاج بابا را سرگرم می کرد. روزها هم که حاج بابا به پارک می رفت، جیرجیرک روی عصای او می نشست و با او همراه می شد، اما یک روز که هر دو به پارک رفته بودند … .
پدربزرگها و مادربزرگها معمولاً داستانهای مختلفی برای نوه های خود تعریف میکنند و به بسیاری از پرسشهای آنان درباره زندگی و طبیعت و خدا پاسخ میدهند. بچهها هم گاه از روز میپرسیدند و گاه از شب. گاهی از زندگی میپرسند و گاهی از مرگ. دراین میان، پرسشهایی که آنان را از زمین فرا میبرد و به آسمان پیوند میدهد جایگاه خاصی و نگاه آنها به خودشان، جهان اطراف و خداوند دارد. پاسخ سنجیده بزرگترها به این پرسشها میتواند در شناخت بچهها و حتی در سرنوشت آنها نقش اساسی داشته باشد..
پیر مردی تک و تنها، در جنگلی بالای کوه زندگی میکرد و با عبادت خداوند تبدیل به مردی دانا و خردمند شده بود که مردم شهر سؤالهای خود را از اسرار زندگی از او میپرسیدند. یک روز، مردی که به دیدن او آمده بود، مرغی به او هدیه کرد. هنگام شام، با خود فکر کرد که اگر مرغ را با پیاز و هویج بپزد، غذای خوشمزهای می شود. مرغ هم در این فکر بود که چقدر خوب میشد اگرکمی دانه برایش میریختند. اما هیچ اتفاقی نیفتاد، زیرا سرنوشت مرغ چیز دیگری بود...
تربیت و پرورش تواناییهای جسمی کودکان و نوجوانان و آموزش مهارتهای لازم به آنها از طریق بازیها، بهویژه بازیهای دستهجمعی، هم اوقات فراغت آنها را به شکل شایسته پر میکند و هم آنها را برای ورود به عرصهی زندگی اجتماعی و پذیرش مسئولیتهای آن آماده میسازد. کتاب حاضر مجموعهای از بازیهای سرگرم کننده است که با هدف فوق و متناسب با فضاها و مکانهای مختلف تدوین یافته است و پدر و مادرها و بزرگترها نیز میتوانند در کنار فرزندان، لذت بازیهای دوران کودکی خود را تکرار کنند.
وقتی حیوانها خبر بیماری خرس را از خرگوش صحرایی شنیدند، با عجله به طرف لانه خرس دویدند. همهی آنها خرس پیر و مهربان را دوست داشتند. در لانهی خرس از او شنیدند که این بار خرس میخواهد به سفری استثنایی برود، سفری که هر کسی به وقت خودش به آن خواهد رفت. در این میان، روباه کوچولو کنجکاوی بیشتری نشان میداد و میخواست تا آنجا که میتواند از راز این سفر آگاه شود...
روزی روزگاری دو کشور در دو طرف کوهی بلند قرار داشتند. پادشاه دو کشور چیز زیادی درباره هم نمیدانستند. از قضای روزگار هر دو ملکه این کشورها در یک زمان صاحب بچه شدند. هر دو پادشاه فراموش کردند که زن جادوگری را که نسبت خانوادگی دوری با آنها داشت به مراسم تعمید فرزندان خود دعوت کنند. او هم که از دست دو پادشاه خیلی ناراحت شده بود نقشه2ای برای آنها کشید و به این ترتیب دو کشور در خطر جنگ با یکدیگر قرار گرفتند. نقشه چنین بود که...
در فرهنگ این مرز و بوم، هنر همواره منزلت خاص خود را داشته و هنرمند نیز در نگاه آقا سگه به مرض عجیبی دچار شده بود. دیگه نمیتوانست درست واقواق کند. گاهی میگفت: واق، میو، واق گاهی میگفت: واق، قار، واق، و صداهای دیگر. وقتی پیش دکتر رفت دکتر از دست او خیلی عصبانی شد، چون فهمید که سگ بدجنس شکمو گربه و کلاغ و... را خورده است. او گربه و کلاغ و... را از گلوی سگ ناقلا بیرون کشید ولی ناگهان سگ بدجنس به او حمله کرد و... . کتاب حاضر مجموعه چند داستان ساده و جالب است، به همراه نقاشیهای قشنگ.
وقتی برش زدن، ساختن شکل و چسباندن کاغذ را یاد بگیری میتوانی شکلهای مقوایی بریده شده را روی کاغذ سفید بگذاری و سعی کنی با تعدادی از آنها یک تصویر خوب بسازی. این کتاب به شما در ساختن این اشکال کمک زیادی میکند.
یکی از مهارت های مهم برای خردسالان بیان احساس و
هیجان هایشان است. کتاب قیافه های بامزه به وسیله تصاویر واضح و کودک پسند نام
هیجان های مختلف را برای آنها می گوید. تصویر یک قیافه و آوردن نام حالت و هیجان
مربوط به آن برای خردسالان هم جنبه آموزشی دارد و هم از آن لذت می برد. صفحه آخر
مثل یک آیینه عمل می کند و خردسال را غرق شادی و کنجکاوی می کند.کتاب حاضر با طرحی ابتکاری از طریق ترکیب داستان و نقاشی ، چهره آدمها را در حالتهای مختلف نشان میدهد. این چهرهها گاهی شاد و گاهی نگران و… گاهی بامزه هستند. چهره شما چه طور؟