در اولین روز مدرسه، بابا موشه صبح زود بچه ها را از خواب بیدار کرد. همه بیدار شدند، جز موشی که در رختخواب ماند و… . در مدرسه، موشی روی نیمکت اول نشست و نقاشی کرد. هر کاری که خانم موشه به شاگردها می گفت، موشی کار دیگری می کرد. اما وقتی به خانه برگشت، متوجه شد که او هم مثل دیگر موشها هم ریاضی خوانده است، هم هنر، هم ورزش کرده است و هم…!